سلامی به سلامتی باغچه ای که خاکش منم،گلش تویی 

و

خارش هرچی نامرده


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 9 خرداد 1398برچسب:, | 23:12 | نویسنده : سحر یاس زاده |

سلام به وبلاگ خودتون خوش اومدید 

من سحرهستم 19سالمه من این وبلاگ رو به عشقم میثم تقدیم میکنم ایشالاه ک خوشتون بیاد

راستی نظریادتون نره


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 9 خرداد 1398برچسب:, | 14:36 | نویسنده : سحر یاس زاده |

عشقم زندگی آروم روبرات آرزو دارم 

 

مممممممممیثمممممممممممم


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 16 خرداد 1393برچسب:, | 12:11 | نویسنده : سحر یاس زاده |

خیلی دوست دارم.................................................................


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:, | 11:39 | نویسنده : سحر یاس زاده |

دردنیادونابینارامیشناسم:

یکی خودم که جزتوکسی روندیدم

یکی هم توکه همه چی دیدی جز 

 

عشقم..

 
.
 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:, | 11:28 | نویسنده : سحر یاس زاده |

همه چیزهای خوب ارزش دوست داشتن و مبارزه دارند


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 11 خرداد 1393برچسب:, | 7:39 | نویسنده : سحر یاس زاده |

بهترین بخش زندگی شما لحظات کوچک وبی نامی خواهدبود

 

که لبخند زنان باکسی کهدوستش دارید راسپری میکنید


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 11 خرداد 1393برچسب:, | 7:6 | نویسنده : سحر یاس زاده |

میزی برای کار

کاری برای تخت

تختی برای خواب

خوابی برای جان

جانی برای مرگ

مرگی برای یاد

یادی برای سنگ

این بودزندگی

فاتحه...

 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 10 خرداد 1393برچسب:, | 18:8 | نویسنده : سحر یاس زاده |

دوتادوست بودن به نامهای باران وسارینا

باران دخترنجیبی بوداما سارینانه یه روزباران به مدرسه نمیره گویااونروزهم درس سختی روداشتن

خلاصه فرداش باران به مدرسه میره و سارینابهش میگه من میتونم درسهای دیروز رونشونت بدم

سارینادعوت باران میکنه که بره خونشون باران هم میدونست سارینا دخترمعقولی نیست

اماباخودش گفت چند بارسارینااومده خونه مامن هنوزیه بارهم نرفتم خونشون

خلاصه باران وسارینا بعدازمدرسه میرن خونه سارینا باران میبینه کسی خونه سارینا اینا نیست

سارینا میگه رفتن مسافرت وقتی هردوشون ازخستگی روی کاناپه میوفتن سارینابه باران میگه توبرویه دوش بگیر

تامنم برم یه مشت خرتو پرت بگیرمو بیام باران میره حمام و ساریناهم میره بیرون

بعدازچند دقیقه سارینا بایه مشت پسرواردخونه میشن

گویاقرارگذاشته بودن برن توی حموم که باران هست

باران میبینه درحموم رومیزنن فک میکنه ساریناست میگه الان میام بیرون

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 10 خرداد 1393برچسب:, | 15:7 | نویسنده : سحر یاس زاده |

یه شاخه گل تقدیم به تو که نمیدانم 

درخاطرت میمانم یابرایت خاطره میشوم


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 10 خرداد 1393برچسب:, | 15:3 | نویسنده : سحر یاس زاده |

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

.: Weblog Themes By BlackSkin :.